از انتهای اسفند سال 98 همگام با افزایش نرخ ارزهای خارجی، قیمت کلیه قطعات کامپیوتر و گجتهای الکترونیک نیز افزایش شدید داشتهاند. این افزایش قیمت به صورت مستمر هر چند هفته یک بار رخ داده است و پس از هر بار افزایش شدید نرخ ارز در بازار آزاد، ظرف مدت کوتاهی قیمت کلیه کالایهای وارداتی نیز به دنبال آن افزایش یافته است. تا پیش از این عموم مردم توانایی خرید قطعات رده بالا را نداشتند، اما حالا با افزایش قیمت شدید قطعات، حتی تهیه سیستمهای پایین رده هم از دسترس عموم مردم خارج شدهاند. موضوع گرانی قطعات کامپیوتر همزمان با شروع فصل پاییز و بازگشایی مدارس اوضاع را پیچیده تر کرده است. از آنجایی که برای پیشگیری از شیوع ویروس منحوس کرونا بسیاری از مدارس به ارائه آموزشهای آنلاین و از راه دور متوسل شده اند، خانوادهها مجبور به تهیه تجهیزات کامپیوتر و لپتاپ برای ادامه تحصیل فرزندان خود هستند. این افزایش حجم تقاضا در کنار افزایش قیمت قطعات، مشکلات این حوزه را دو چندان کرده است و به نظر میرسد هیچ راهکار و هیچ دورنمایی برای حل این معضلات در کوتاه مدت وجود ندارد.
چرا قیمت قطعات کامپیوتر افزایش مییابند؟
قطعات کامپیوتر کالای وارداتی هستند و با ارز خارجی تهیه و وارد کشور شده اند، پس با افزایش قیمت ارزهای خارجی، طبیعی است که کالاهای وارداتی نیز گران میشوند. از آنجایی که وارد کننده، قطعات وارداتی را به ریال در بازار ایران میفروشد، و بعدا مجبور است برای تهیه همان قطعه ریال را به دلار تبدیل کند، پس ناچار است، کالا را به قیمت روز به فروش رساند تا بتواند برای تداوم کار خود، امکان خریداری مجدد همان قطعه را داشته باشد.

چرا قطعات کامپیوتر گرانتر از ارز آزاد قیمت گذاری میشوند؟
یک ماوس گیمینگ را که قیمت آن در بازارهای جهانی 100 دلار است در نظر بگیرید. نرخ دلار آزاد امروز 28 هزار تومان است، پس قیمت این ماوس در ایران باید 2.8 میلیون تومان باشد. اما اینگونه نیست، و این ماوس در بازار ایران به قیمت 4 میلیون تومان به فروش میرسد. فاصله بین قیمت دلار آزاد 28 هزار تومانی و قیمت ماوسی که با دلار 40 هزار تومانی قیمتگذاری شده است، 12 هزار تومان است، به این 12 هزار تومان، حباب گفته میشود. حباب در حقیقت، قیمت اضافی غیر واقعی یک کالا است که به دلیل “انتظار” معامله کنندگان از قیمت آینده دلار شکل گرفته است. تصور کنید یک وارد کننده تعداد 10 عدد مانیتور برای فروش در ایران وارد کرده است. او انتظار دارد این 10 مانیتور را ظرف مدت 10 ماه به فروش رساند و مجددا، نسبت به خریداری 10 مانیتور جدید اقدام کند. او برای قیمتگذاری، نمیتواند فقط نرخ دلار روز را در نظر بگیرد، چراکه نرخ دلار هر روز گرانتر میشود، پس او باید نرخ دلار را در ظرف 10 ماه آینده پیش بینی کند، تا بتواند امروز قیمتگذاری کالا را به نحوی انجام دهد که 10 ماه بعد، بتواند همان کالا را وارد کند. اینگونه میشود که حباب بوجود میآید.
بنابراین وقتی کالایی با قیمت دلاری بسیار بالاتر از نرخ روز دلار قیمتگذاری شده است، در کنار هزینههای سربار مانند معطلی گمرکی، انبارداری، و افزایش هزینههای حمل و بازرگانی، بخش اعظم آن به دلیل انتظار وارد کننده از قیمت دلار در پایان زمانی است که کل کالا در بازار به فروش رفته است. اگر قیمت ارزهای خارجی هر روز گران نشود، پیشبینی از افزایش قیمت آنها در آینده وجود نخواهد داشت، و دیگر حباب بوجود نمیآید. بدین معنا که در شرایط ثبات اقتصادی، یک بازرگان نگرانی از افزایش قیمت دلار در آینده را ندارد و اینچنین دیگر حباب قیمتی بوجود نمیآید.
چرا قیمت ارزهای خارجی گران میشوند؟
واقعیت این است که ارزهای خارجی گران نمیشوند. در واقع ارزش پول دیگر کشورها به ندرت نوسان میکند و نرخ برابری پول اکثر کشورهای دنیا ثابت است چون اولویت اول آنها حفظ ثبات اقتصادی است و همیشه طوری سیاست گذاری میکنند که کالا به “قیمت ارزان” به دست مردم برسد تا زندگی همراه با آسایش و رفاه برای مردم خود فراهم کنند. کشورهایی که در حوزه اقتصادی خود موفق هستند، ارزش پول ملی آنها ثابت است، تورم ندارند و قیمتها در آن کشورها نوسان نمیکند. اما کشورهایی که در حوزه اقتصادی ناموفق هستند عموما در حفظ ارزش پول خود ناتوانند. در چنین کشورهایی ارزش پول ملی رو به کاهش میرود و این کاهش ارزش، باعث گران شدن ارزهای خارجی میشود و گران شدن ارزهای خارجی باعث ایجاد تورم، و به دنبال آن قیمت کالا و خدمات افزایش مییابد.
رابطه بین تورم و قیمت ارز
در شرایطی که درآمدها ثابت است، به افزایش غیرمتناسب قیمت “کالا و خدمات” تورم گفته میشود. به نظر میرسد، رابطه تورم و قیمت ارز مانند رابطه مرغ و تخم مرغ است. با افزایش قیمت ارز، تورم بوجود میآید، و از آنجایی که ارز خارجی خود یک نوع کالای قابل خرید و فروش است، به دنبال ایجاد تورم، قیمت ارز خارجی نیز افزایش مییابد، سپس باز هم تورم بیشتری ایجاد میشود و این رابطه مرغ و تخم مرغی تا ابد تکرار میشود، مگر آنکه در یک نقطه، نرخ ارز ثابت شود، سپس تورم میتواند با در پیشگرفتن سیاستهای انقباضی و ضد تورمی، کاهش یابد تا متوقف شود.

برای رفع مشکل چه باید کرد؟
یک مثال ساده، فرض کنید در بازار میوه، فقط یک فروشنده سیب بفروشد و هیچ فروشنده دیگری سیبی برای فروش نداشته باشد. مسلما در چنین بازاری، “سیب” یک کالای استراتژیک خواهد بود و “سیب فروش” به دلیل انحصار، قیمت بسیار بالایی را برای آن خواهد گذاشت. در این شرایط، یکسری دلال و واسطه هم (که عموما از آشنایان سیب فروش هستند) برای فروش سیب به دیگران بوجود خواهند آمد و بدین ترتیب قیمت سیب تا بدست خریدار نهایی برسد، بازهم گرانتر میشود. در این بازار، تنها راه برای شکستن قیمت بالای سیب، از بین بردن انحصار فروشنده است و چنین کاری نیازمند فروش همزمان سیب توسط همه ی فروشندگان در بازار میوه است. با فروش همزمان سیب توسط همه ی فروشندگان، دیگر دلال و واسطه هم از بین خواهد رفت و قیمت سیب “رقابتی” و “ارزان” شده و در صورت تدوام فروش آن توسط همه فروشندهها، قیمت آن “ثابت” میشود.
برای جلوگیری از کاهش ارزش ریال نیز، باید ارزهای خارجی توسط چندین کانال مختلف وارد بازار کشور شوند تا انحصار قیمت شکسته شود. در یک کشور عادی، ارز خارجی، از طریق داد و ستد بین المللی، بانکها، و توریستها وارد میشود. کشور ما نیز به مانند دیگر کشورها، تنها زمانی میتواند کاهش ارزش ریال را متوقف کند، که بتواند ارزهای خارجی را از طریق داد و ستد بین المللی، بانکها، و افزایش توریستها وارد کشور کند. هرگونه داد و ستد بین المللی، نیازمند بانک است، توریستها هم برای ورود به کشور، نیازمند انتقال پول از طریق بانک هستند، پس در ابتدای کار، برای رفع همه ی این مشکلات، کشور ما نیازمند رفع تحریمهای بانکی است تا بانکهای ایرانی بتوانند بدون محدودیت و به راحتی به ارزهای خارجی دسترسی داشته باشند تا به مردم بدون محدودیت خدمات ارزی ارائه کنند. اگر روزی چنین شود، افزایش قیمت کالاها متوقف، و قیمت کالاهای وارداتی متعادل میگردند.